سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیامبر صلی الله علیه و آله از مغلطه کاری منع فرمود . [معاویه]

وبلاگ گروهی شیعه شناسی


 

ج ـ آیه 114 از سوره شریفه رحمن بدین بیان است:

خلق الانسان من صلصال کالفخار(انسان را به مانند سفال از گل خشک آفرید).

این آیه با تشبیه اعجازآمیزی که دارد، یکی از رساترین آیاتی است که مراحل و مفاهیم مختلف آفرینش انسان، از تغییرات نسلی او و پیوستگی او با سایر موجودات تا پیدایش انسان کامل را، در منتهای ایجاز و بلاغت بیان می نماید.

راجع به کلمات، صلصال و فخار که در آیه مذکور است، آنچه اهل لغت و تفسیر بیشتر درباره آن اتفاق دارند، اولی را به معنی گل خشک شده و دومی را به معنی سبو و یا به طور عام سفال گفته اند.

خداوند در این آیه، آفرینش انسان را به پیدایش سفال از «گل» که تلویحاً عمل سفالگر را نیز در بردارد، تشبیه فرموده است. و به اعتبار این تشبیه، اگر مروری به چگونگی ساخت یک سفال بنماییم، به کلیاتی از سوابق و مراحل آفرینش انسان نیز حضور ذهن می یابیم:

1ـ خلقت تدریجی

در صنعت سفالگری، تاکنون دیده و یا شنیده نشده است که کوزه گری، هرچند ماهر و کاردان، بدون تهیه مقدمات و بکاربردن وسایل، فقط به صرف اراه و با یک نظر، به حقیقت از گل وخاک سبویی رابسازد و یا فی الحین سفالی را پدید آورد. از اینجاست که بنابربیان تشبیهی قرآن، تصو و یا ادعای آفرینش فوری و آنی انسان از جانب آفریدگار را، باید مطرود بدانیم.

2ـ آماده سازی گل آفرینش

آنان که به کار سفالگری و چینی سازی واقف اند می دانند که گل سفال و یا چینی باید از جنس رس چسبنده و شکل پذیر باشد و هیچ ناخالصی مضر از قبیل ریگ وماسه و آهکی نداشته باشد.

کوزه گران و چینی سازان گل مورد عمل را می ورزند و مالش می دهند تا خوب چسبنده و شکل پذیر شود.

خداوند در آیه 7 سجده شروع آفرینش انسان را از گل مخصوص (طین بدون الف و لام تعریف) ذکر فرموده است و این گل را در آیات دیگر به اسامی مختلف از قبیل صلصال (مذکور در همین آیه 14 سوره رحمن) و یا چکیده ای از گل (سلاله من طین مذکور در آیه 12 سوره مومنون) بیان داشته است که همه تعریفی از احوال و یا صفات و یا اجزاء گل نخستین خلقت و آماده سازیهایی که در آن به عمل آمده است، می باشد.

3ـ شرایط محیط در تغییر موجودات و غایت آن

در سفالگری و چینی سازی، اسباب و ابزار و محیط کار، تاثیر اساسی در سرعت انجام کار و تغییر شکلهای گل تا رسیدن به شکل منظور، و همسانی آحاد هر نوع ظرف را دارد.

شکل و جسم هر نوع از موجودات زنده هم تناسب با محیطی دارد که در آن زندگی می کند و شرایط طبیعی محیط زندگی به مانند ابزار و اسباب، در شکل اعضاء هر موجود زنده موثر است و با تغییر آن شرایط شکل و تعداد اعضاء هرموجود نیز تدریجاً تغییر می کند.

اسباب و ابزار کار با آنکه موجب سرعت ساخت و نظم و همشکلی هر نوع سفال می شود اما هیچگاه بدون اندیشه وعمل استادکار مجرب و پیش بینی های فکری او، ظرف منظور ساخته نمی شود و مقصود انجام نمی گردد. در یک چرخ و یا دستگاه چینی سازی، علم و فکر سازنده در مکانیسم دستگاه و موتور، پیاده شده است و آن را برای انجام مقصود حساب شده ای به کار انداخته است.

در پیدایش موجودات زنده و تغییرات تدریجی آن نیز غایتی در کار است و در جهت همان غایت است که موجودات تکامل جسمی می یابند و تدریجاً انواع جدید پدید می آیند.

شرایط محیط زندگی با تقدیری که بر آنها حاکم است به مانند ابزارهایی اثر کرده و موجب تغییرات تدریجی انواع تا پیدایش انسان کامل الاعضاء گردیده است.

4ـ تغییرات تدریجی و تکاملی انواع

کوزه گر و یا سفالگر در ساخت یک سبو و یا هر سفال، پیوسته شکلهای مختلف و متولی به گل مورد عملش بر روی دستگاه کار می دهد تا بالاخره گل را به شکل ظرفی که می خواهد درآورد.

در ساخت اغلب سفالها مانند گلدان، کاسه، سبو، خمره و غیره شکل ابتدایی آنها یکی است و تدریجاً شکلهای دیگر تا رسیدن به شکل موردنظر از طرف سفالگر را، پیدا می کند.

پیچیدگی و زواید و زینت های هر سفال هرچه بیشتر باشد، تغییر شکلهای تدریجی آن بیشتر است و زمان زیادتر صرف تکمیل آن می گردد. مجسمه ها و اشیاء زینتی دقیق سفالین و یا چینی، پرعضوترین سفالها و یا چنین ها هستند که در مهلت دیرتر آماده و تهیه می گردند.

موجودات زنده اولیه نیز افراد ساده ای بودند که مانند اقسامی از آنها که امروز هم باقی هستند یا تک سلولی بودند و یا چند سلولی که یاخته های بدنشان تماماً شبیه و بی اختلاف بود. ولی به تدریج موجودات عضودار و تدریجاً پرعضوتر پدید آمدند یعنی موجوداتی که ساختمان هر قسمت از جسم آنها از نظر شکل و ترکیب سلولها با ساختمان دیگر متفاوت است.

هریک از این قسمتها که عهده دار انجام یکی از کارهای حیاتی موجود زنده است، عضو نامیده می شود.

تعداد اعضاء درموجودات زند? عضودار یکسان نیست. موجودت پرعضوتر در تکامل جسمی پیشرفته تراند و خلقت آنها دیرتر صورت گرفته است.

جسم انسانی که از نظر تنوع اعضاء سرآمد تمامی موجودات زنده است و در وجود او نمونه و یا اثری از اعضاء موجودات دیگر نیز یافته می شود، بر طبق شواهد قطعی و علمی، جدیدترین موجودات زنده است که بر روی زمین پدید آمده است.

5ـ پیدایش انسان توانا ومسئول

پس از آنکه سبو و یا هر سفال به دست سفالگر، شکل منظور را پیدا کرد آن را خشک می کنند و سپس به کوره می برند و حرارت می دهند. بر اثر گرما گل رس سخت می شود و به سفال و یا چینی بدل می گردد. آنوقت است که سبو و یا سفال و یا هر ظرف چینی در مقابل آب و فشار متناسب، مقاومت می کند والا گل خام و بی قدرت چه مقاوتی را در مقابل عوامل مخرب دارد؟ و چه فایده ای از کاری که بر روی آن صورت گرفته است حاصل می شود؟

جسم انسانی هم وقتی به شکل کامل خود رسیده، تازه موجود انسان شکلی است به مانند سایر موجودات زنده بی تشخیص، بی اراده و تسلیم حوادث. در این موقع است که با آماده سازیهای لازم و با دریافتی که از علم و روح الهی نمود، انسان با تشخیص و توانا و دارای بینش و عواطف پدیدار می گردد و این مصداق و تعبیری دیگر از آی? نهم سور? سجده است که فرموده است.

ثم سویه و نفخ فیه من روحه و جعل لکم السمع و الابصار و الافئده قلیلاً ما تشکرون (سپس آن (نطفه بی جان) را نیکو بیاراست و از روح خود در آن دمید و شما را دارای چشم و گوش گردانید. ولی بسیار اندک شکر و سپاسگزاری حق می کنید).

د ـ آیات دیگر از قرآن در بیان خلقت تدریجی انسان:

1 ـ آیات 26 و 28 و 29 از سوره حجر که در این بیان است:

و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون (و به تحقیق انسان را از گل خشکیده، از گل سیاه و مانده آفریدیم).

و اذ قال ربک للملائکه انی خالق بشراً من صلصال من حما مسنون (هنگامی (را به خاطر آور) که پروردگارت فرشتگان را گفت همانا من خالق بشری از گل خشک و سیاه و مانده ای هستم).

فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقصوا له ساجدین (پس موقعی که او را سامان دادم و از روح خود در او دمیدم پس برای او به سجده درآیید).

2ـ آیه 5 از سوره حج که قسمتی از آن به این شرح است:

فانا خلقناکم من تراب ثم من نطفه... (... پس ما شما را از خاک سپس از نطفه آفریدیم....).

3ـ آیات 11 و 12 از سوره مومنون در این متن:

و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین (و به تحقیق ما انسان را چکیده ای از گل مخصوص آفریدیم).

ثم جعلناه نطفه من قرار مکین (و سپس آن را نطفه ای درقرارگاه جای گرفته ای قرار دادیم)

4ـ آیات 71 و 72 از سوره ص:

اذ قال ربک للملائکه انی خالق بشراً من طین (هنگامی (را به خاطر آور) که پروردگارت فرشتگان راگفت من آفریدگار بشری از گل هستم).

فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوال ساجدین(پس موقعی که او را سامان دادم و از روح خود د راو دمیدم برای او به سجده درآیید).

5 ـ آیه 14 از سوره شریفه نوح در این بیان:

و قد خلقکم اطوارً (و همانا را هیئت ها و شکلهای مختلف آفریدیم).

بیان این آیات، چنانکه از نظر اجمالی در آنها دریافت می شود، تصریح بر خلقت تدریجی انسان دارد و جا دارد که در همین فصل مورد بررسی قرار گیرد، ولی سیاق عبارات و مختصات ادبی جمله ها می رساند که بررسیها در زمینه مطالع? آیات قبل خواهد بود و جنبه تکراری خواهد داشت. از طرف دیگر چون این آیات حاوی مطالب و مسائل دیگراز نظر سابقه آفرینش انسان است که جای بحث آنها به تناسب در فصول دیگر است. بنابراین فعلاً از متن آیات به نحوی که در فوق ذکر گردید به عنوان مصداق بحث و شاهد مقصود استفاده نموده و عنداللزوم بررسی بیشتر درباره آنها را به فصول دیگر محول می داریم.



رضی جرگانی ::: جمعه 88/3/29::: ساعت 10:47 صبح


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :49418
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : [46]
نویسندگان وبلاگ :
رضی جرگانی (@)[18]

محمود سرافراز (@)[5]


این وبلاگ متعلق به گروهی از دانش پژوهان شیعه شناسی است که درباره شیعه در حول مباحث تاریخی عقیدتی و ... مطالبی را خواهد داشت
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<