سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این تویی که اغیار را ازدل های دوستانت زدودی ... و چون عالَم ها آن را وحشت زده کند، تو همدم آنانی . [امام حسین علیه السلام ـ در دعای روز عرفه ـ]

وبلاگ گروهی شیعه شناسی



امام على (ع ) به مردى که از او خواهش پند دادن داشت ، فرمود: از آنان مباش ! که بى آن که نیکى کنند، امید رستگارى آخرت دارند. و با طول آرزو امید توبه دارند. در دنیا، همچون وارستگان سخن مى گویند و همچون دلبستگان عمل مى کنند. اگر بدانان بخشیده شود، سیرى ندارد و اگر از آنان باز داشته شود، خرسند نمى شود. نهى مى کنند و نهى نمى پذیرند و دیگران را فرمان مى دهند به آن چه که خود، عمل نمى کنند. نیکوکاران را دوست دارند. اما همچون آنان عمل نمى کنند. گناهکاران را دشمن مى دارند و خود، یکى از آنانند. مرگ را به سبب بسیارى گناه ، ناخوش دارند. چون بیمار شوند، از کارهاى ناپسند خود، پشیمان مى شوند و چون سلامتى را بازیابند، به کار ناپسند مى پردازند
اگر در آسایش باشند، خودپسند مى شوند. و چون مبتلا شوند، ماءیوس ‍ مى گردند. چون آنان را بلایى رسد، دست به دعا بردارند و چون آسایشى یابند، مغرورانه سرپیچى کنند. گمانشان بر آنان چیره است و آن چه یقین است ، بر آنان دسترسى ندارد. بر دیگرى به کوچکترین گناه ، ترسان شوند و خود، به بیش از آن چه که او دست زده است ، دست یازند. چون بى نیاز شوند، سرمستى و فتنه انگیزى کنند. و چون نیازمند شوند ماءیوس و خوار گردند. چون دست به کارى زنند، کوتاهى کنند و چون چیزى خواهند، زیاده روى کنند. چون شهوت بدانان روى آورد، گناه را پیش اندازند و توبه را پس . چون درد و رنجى روى آور شود، از چارچوب دین فراتر روند. پند را به توصیف مى نشینند، و خود، پند نمى گیرند. در نصیحتگرى مبالغه مى کنند و خود موعظه نمى شوند. در گفتار، راهنمایند و در کردار، اندک ورزند. به ناپایدار همچشمى دارند و در پایدار، سهل انگارند. غنیمت را غرامت مى شمرند و غرامت را غنیمت مى دانند. بر مرگ ، ترسانند و به چاره اى دست نمى زنند. گناه کوچک دیگران را بزرگ شمرند و بزرگ تر از آن را که خود ورزیده اند، کوچک . طاعت کوچکتر خویش را بزرگ شمارند و بزرگ تر از آن را که دیگران داشته اند، کوچک . مردم را طعنه زنند و عیب خویش پوشند. به بیکارگى گذراندن با ثروتمندان را بهتر از همنشینى نیک با نیازمندان دانند. به سود خویش بر دیگران حکم کنند. و به سود دیگرى ، بر خود حکم نکنند. دیگران را راهنمایى کنند، و خود را گمراه . فرمانبرى شان مى کنند و سرکش مى شوند. وفادارى مى خواهند. و وفا نمى کنند. بر مردم ، به چیزى جز خداى ترسانند و از خدا بر مردم نترسند. جامع
(نهج البلاغه ) گفت : این سخن ، پندى گوارا و سخنى بلیغ است که بینندگان را بینایى مى دهد و نگرنده اندیشمند را به عبرت وا مى دارد.

کشکول شیخ بهایی.دفتر سوم



محمود سرافراز ::: دوشنبه 87/12/19::: ساعت 12:10 صبح


نگاهی به آیه تطهیر

«إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» سورة مبارکه احزاب/ آیه 33.

خداوند می‌خواهد پلیدی و گناه را، فقط از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.

آیات 28 تا 34 سوره مبارکه احزاب، همگی خطاب به همسران پیامبر(9) است و در لابلای این آیات، سوره احزاب/ آیة 33 آیة تطهیر با مضمون و لحنی متفاوت با سایر آیات نازل شده است. از جمله این تفاوتها تغییر ضمیرهاست. در آیات قبل از آیه تطهیر، 25 ضمیر و فعل آمده که همگی مونث است و بعد از آیة تطهیر نیز دو ضمیر و فعل وجود دارد که آنهم مونث است. ولی تمام ضمیرها و فعلهای آیه تطهیر که در وسط این 27 ضمیر و فعل مونث قرار گرفته، مذکر می‌باشد و یا ضمیری است که هم به مونث و هم به مذکر برمی‌گردد و خلاصه اینکه ضمایر مخصوص مونث نیست. از آنجا که قرآن کریم در اوج فصاحت و بلاغت است و حروفچینی و چینش کلمات و جملات آن در نهایت صلابت و دقت ادبی است. آیا این مساله یک تصادف است یا فلسفه خاصی دارد.

بی‌شک تصادف نیست و علّت خاصی دارد که نباید از کنار آن به آسانی گذشت.

اگر منظور از آیه تطهیر هم، چون دیگر آیات قبل و بعدش، همسران پیامبر بود، چرا خطاب آیه عوض شد و ضمیرهای مخصوص مونث بکار برده نشد؟

بنظر می رسد مضمون و محتوای آیه و تغییر ضمیرها و فعلهای آن، دلالت دارد که منظور این آیه همسران پیامبر نمی‌باشد. و ما برآنیم این معنا را تحقیق نماییم.

بررسی برخی واژگان کلیدی آیه

1- «انمّا» کلمه‌ای است که برای حصر و انحصار بکار می‌رود و معنای فارسی آن «فقط» می‌باشد.

وجود «انّما» در این آیه می‌رساند که مطلبی در آیه وجود دارد که اختصاص به افراد خاصی دارد و برای همه مسلمانان نیست. چون معنی ندارد برای چیزی که عموم مسلمانان را شامل می‌گردد از این کلمه استفاده شود. آن مطلبی که مورد حصر و انحصار قرار گرفته طهارت از رجس و پلیدی است و «پلیدی» که در این آیه از آن سخن گفته شده نه از همه ، بلکه از ایشان که در مخاطب واقع شده اند برطرف شده است. بعلاوه اینکه آن «پلیدی» هم پلیدی خاصی است که از افراد خاصی برطرف شده و تنها آنها تطهیر گردیده‌اند.

2- «یرید الله» خداوند اراده می‌کند.

منظور از اراده خداوند در این آیه چیست؟ آیا مراد اراده تشریعی است یا اراده تکوینی.

برای پاسخ به این پرسش لازم است ابتدا اراده تشریعی و تکوینی را بشناسیم.

اراده تشریعی: به معنای فرمان و دستورات الهی و جعل قانون و به عبارتی همان واجبات و محرمات است.

اراده تکوینی: به معنای آفرینش و خلقت است بعبارتی همان ارادة آفرینش و خلقت چیزی است. همانی که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

«إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (سوره یس آیه 82)

فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: «موجود باش» آن چیز بی‌درنگ موجود می‌شود.

خداوند بقدری قدرت دارد که اگر اراده‌اش به این تعلق بگیرد که همانند این عالم هستی ساخته شود و بوجود آید کافی است فرمان دهد، فوراً ایجاد خواهد شد.

منظور از ارادة الهی در آیه تطهیر، اراده تشریعی نیست که خداوند از اهل‌البیت خواسته است که پاک و طاهر باشند و از پلیدی و ناپاکی دوری گزینند. چون دستور به پاکی و تقوا مخصوص اهل‌‌البیت نیست، بلکه این دستور عمومی است و شامل همه مسلمانان می‌شود، در حالی که وجود «انّما» در ابتدای آیه اقتضا می‌کند مطلب جدیدی به «اهل‌البیت» اختصاص داده شود که شامل همه مسلمانان نمی‌گردد.

پس منظور ارادة تکوینی است و خداوند متعال با ارادة تکوینیه خویش موهبتی به «اهل‌البیت» عنایت کرده و ایشان را واجد صفتی بنام «عصمت» کرده که هرگونه پلیدی و ناپاکی را از آنها دور می‌کند و لذا همواره پاک و منزه از هر خطا و گناهی خواهند بود.

3- «الرجس»

منظور از رجس چیست؟

رجس به معنای پلیدی است و هم بر پلیدی‌های ظاهری و هم بر پلیدیهای معنوی اطلاق می‌شود.[1]

از آنجا که کلمه «الرجس» بصورت مطلق در آیه شریفه آمده و بدون قید و شرط می‌باشد اطلاق دارد و هر دو نوع و هر دو معنای رجس را شامل می‌شود و هم پلیدیهای ظاهری و هم پلیدیهای معنوی را در برمی‌گیرد.

ادامه دارد...


[1] . مفردات راغب



محمود سرافراز ::: یکشنبه 87/12/18::: ساعت 11:49 عصر

   1   2      >

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 1
کل بازدید :48980
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : [46]
نویسندگان وبلاگ :
رضی جرگانی (@)[18]

محمود سرافراز (@)[5]


این وبلاگ متعلق به گروهی از دانش پژوهان شیعه شناسی است که درباره شیعه در حول مباحث تاریخی عقیدتی و ... مطالبی را خواهد داشت
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<