سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه با دانشمندان در آمیزد، بزرگش شمرند و هرکه با فرومایگان درآمیزد، پستش بدارند . [امام علی علیه السلام ـ در سفارش به امام حسین علیه السلام ـ]

وبلاگ گروهی شیعه شناسی


پی نوشتها:
1- به عنوان نمونه، ر.ک: حیدر، 1971 م، مج 3، ص 386؛ ابوخلیل، 1408 ق، ص 172؛ عقاد، بی تا، ص 3 ؛ جندی، 1405 ق، ص 16؛ سعید ، 1361 ش، ص 83 ( برای اطلاع از متن ترجمه کامل این کتاب، ر.ک:سعید، 1371ش)
2 – به عنوان نمونه، ر.ک: جندی، 1405 ق،ص 16، حیدر، 1971م، مج 3 ، ص 377 و 387؛ نیز برای آشنایی با منابعی  بیشتر در این زمینه، ر.ک: حیدر، 1971 م، مج3، ص 388. برای اطلاع بیشتر در این زمینه ، همچنین می‌توان به مقالات زیر مراجعه کرد: داوری، 1363 ش، ص 57 و بعد از آن ؛ رحیم لو، 1351 ش،صص 11-12 و 15، انجوی شیرازی، 1351ش ، صص 5-8؛ کاظم‌زادة ایرانشهر، 1922 م ، صص 120-14 ؛ کیهان، 1351 ش، صص 13 و55 این مقالات با استفاده از کتاب فهرست مقالات فارسی ایرج افشار شناسایی شده است.
3 -  حکیمی، 1352، ص 501(به نقل از متن انگلیسی تاریخ ادبیات ایران، ص 418)
4 – فاروق، 1390، ج 1، صص 218-224، صفائی، 1342، صص 1-4؛ طباطبائی، 1367، ص 3 ( مقدمة دکتر  سید حسین نصر؛ در چاپ نسبتاً جدید این کتاب از سوی دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزة علمیه قم، به جای نام دکتر نصر به عنوان نویسندة مقدمه، عبارت زیر آمده است: « به قلم یکی از شاگردان استاد»).
5 – نویسندة مقالة « تحقیق عقاید و علوم شیعی» به استناد کتابها و مقاله‌های منتشر شده دربارة اسلام به یکی از زبانهای  غربی از سال 1943 م تا 1968 م، چنین اظهار داشته است: « تقریباُ از هر 350 کتاب و مقاله ]دربارة اسلام[ یک عدد به  شیعه دوازده امامی ارتباط دارد که بسیار کمتر از نوشته‌هایی است که دربارة شیعیان زیدی و اسماعیلی مشاهده می‌شود.» ر.ک: فلاطوری، 1352، ص 437
6 – به عنوان نمونه، ر.ک: صافی، بی تا ( منتخب ...) ( مقدمه)، صص 1-9
7 – به عنوان نمونه، ر.ک: مقاله "mahdi"در   El2 بویژه صص (Bibliography) 1237-1238
8 – غیر از شبهات مربوط به ضعف احادیث مربوط به مهدی در سده‌های چهارم و پنجم اسلامی و تلاشهای دانشمندان شیعی برای زدودن آن، شاید بتوان از ابن خلدون مغربی ( متوفی 808ق) به عنوان قدیمترین کسی که این شبهه را طرح کرده نام برد؛ ر.ک: ابن خلدون، بی تا ، صص 311-330 (فصل فی امر الفاطمی و ما یذهب الیه الناس فی شأنه و کشف  الغطاء عن ذلک) . برای تفسیری در این زمینه، ر.ک. مهدی ، 1352، صص 322-323 و نیز پاورقی مترجم همان کتاب در ص 322. برای اطلاع از دیدگاه معاصران در این زمینه، ر.ک: مقالة «مهدی –lslamic messianism» در  " The Encyclopedia of Religion:" ، ج 9 ، صص 477-481. همچنین گفته‌اند اظهار
 نظر‌های افرادی مانند کسروی، احمد امین و محب الدین الخطیب تحت تأثیر اندیشه‌های مستشرقان به وجود آمده است. برای اطلاع از تحلیلی در این زمینه، ر.ک: منتظر ، 1403، صص 55-56 ؛ حیدر ، 1971، مج3 ، ص 388؛ صافی، 1389، ص 107 برای بررسی ردّ ادعای  ضعف این احادیث در میان شیعیان، ر.ک: عموم کتابهای روایی مربوط به این موضوع و  در میان اهل سنت ، برای یک بررسی فشرده، به عباد، 1402، صص 437-495
9 – به عنوان نمونه، ر.ک: فراری ، 1368، ص 378
10– به عنوان نمونه، ر.ک: منتظر، 1403. ( به نقل از العقیدة و الشریعة، ص 93 و بویژه از : مهدی از صدر اسلام تا قرن سیزدهم هجری، ص 61) و نیز شایگان، 1371، ص 164
11-  مانند همین مقالة مورد بحث از اتان کولبرگ
12 – ر.ک: پسیان، 1370،صص 172-178؛ یاد آور می‌گردد مهدی جانسوز مترجم کتاب مهدی از صدر اسلام تا قرن سیزدهم هجری می‌باشد که آن را در خرداد 1317 به چاپ رساند.
13 – به عنوان نمونه، ر.ک: منتظر، 1403. و به شکلی غیر مستقیم، صدر ، 1398. با عنوان بحث حول المهدی و ترجمه‌های فارسی آن صدرـ 1398 با عنوان امام مهدی حماسه‌ای از نور و صدر، بی تا ، با عنوان انقلاب مهدی و پندارها
14 – به عنوان نمونه، ر.ک: صدوق، 1363، ص 67
15 – به عنوان نمونه،ر.ک: وات، 1354، ص 585؛ طباطبائی، 1367، ص4 ( مقدمه دکتر نصر)
16 – ر.ک: صص 201-202 همین شماره از فصلنامه
17 -  کولبرگ، 1371، ص 11؛ نسخه‌ای از مجموعه مقالات وی در کتابخانة مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی موجود است. یکی از برجسته‌ترین آثار او کتابی است با عنوان:
" A Medicval Muslim scholor At work: LBN TAWUS AND His LIBRARY"
این کتاب به وسیله آقایان سید علی قرائی و رسول جعفریان به فارسی برگردانده شده و با کتابخانه ابن طاووس و  احوال و آثار او از سوی کتابخانة عمومی آیه الله العظمی مرعشی نجفی چاپ شده است. ر.ک: کولبرگ، 1371
18- مؤلف در صفحة اول مقاله‌ای که تصویر آن در اختیار نگارنده این مقاله است تاریخ 21 سپتامبر 1977 م را ثبت کرده است. یادآور می‌شود این مقاله به تاریخ فوق از سوی کولبرگ برای مرحوم دکتر عبدالهادی حائری- که در آن هنگام در  دانشگاه برکلی کالیفرنیا به سر می‌برده – ارسال شده و مرحوم حائری، در یادداشتی کوتاه، دریافت آن را به تاریخ 11 اکتبر 1977 م ثبت کرده است. در ایام اشتغال مرحوم حائری در دانشگاه فردوسی مشهد، نسخه‌ای از مقاله در اختیار  استاد گرامی جناب آقای دکتر هادی عالم زاده قرا گرفته است و کار ترجمه و نقد و بررسی آن از سوی حقیر نیز، رهین توصیه و رهنمودهای آقای دکتر عالم‌زاده می‌باشد.
19- مراد متونی است که اثنی عشریه آنها را از آن خود می‌داند. طبیعی است در زمان تألیف این متون، گروهی
 به نام اثنی عشریه وجود نداشت. (ص 211 همین شماره از فصلنامه)
20- این شانزده اصل، به طور یکجا در سال 1405 ق در قم به چاپ رسیده است.
21- این مجموعه نیز به طور جداگانه در سال 1408 ق در قم به چاپ رسیده است.
22- ص 212 همین شماره از فصلنامه و برای اطلاع از اصل حدیث، الاصول الستة عشر، 1405، ص 15
23- ص 212 همین از فصلنامه و برای اطلاع از اصل حدیث، الاصول الستة عشر، 1405، صص 90-91
24- این ادریس حلّی ، 1408، ص 62 ( ما استطر فناه من جامع البزنطی)
25- الاصول الستة عشر، 1405، ص 15؛ جالب است که این حدیث بدون فاصله قبل از حدیث مورد استناد کولبرگ قرار گرفته است.
26- مقایسه کنید با صفار قمی، 1404، ص 320
27- ر.ک: کولبرگ ( متن انگلیسی) ، 1976 م، ص 83؛ و ص 220 همین شماره از فصلنامه
28- کتاب المحاسن مشتمل بر یازده بخش است که هر یک از آنها عنوان مستقل «کتاب» دارد مانند کتاب «الاشکال و القرائن» و .. هر یک از این کتابهای یازده‌گانه نیز (به جز کتاب العلل) از بخشهایی کوچکتر به نام «باب» تشکیل شده است.
29- ر.ک: صفار قمی، 1404، ص 265 و حمیری، بی تا، ص 140؛ احتمال دیگر دربارة قائم در این احادیث این است که مراد امامی است که برای به دست گرفتن حکومت قیام کند . این امام، هر یک از امامان ششم تا دوازدهم می‌توانست باشد و ائمه (ع) برای زنده نگه داشتن روحیه مردم، آنها را به خروج قائم امیدوار می‌ساختند. این احتمال مبتنی براین فرضیه است که امامان شیعه برای به دست گرفتن حکومت، برنامه‌ریزی و طرحی معین داشته‌اند که اثبات آن نیازمند بحثی مستقل و مستوفاست.
30-اخیراُ یکی از دانشمندان شیعی، انتساب این کتاب را به برقی (احمد بن محمد) نادرست دانسته و آن را به فرزند یا  نوادة او نسبت داده است.ر.ک: سبحانی، 1408، صص 66-67 استدلالهای اقامه شده براین موضع بعضاً قابل خدشه است.
31- این لقب بر مادر حضرت مهدی (ع) اطلاق می‌شود.
32- ثقفی ، 1411، ص 10 و در نسخه تصحیح شده از سوی محدث ارموی، ج 1، ص 12
33- البته با در نظر گرفتن قسمت دوم حدیث که می‌گوید این دوازده نفر از ولد رسول الله و علی هستند، این شبهه پیش می‌آید که شاید تعداد کل آنها با محاسبه علی (ع) سیزده نفر باشد. ولی صدر حدیث بروشنی بر خلاف این شهادت می‌دهد : « الاثنی عشر الائمه من آل محمد کلهم محدث»
34- از آنجا که نام او بکرّات در تفسیر علی علی بن ابراهیم قمی(متوفی 307ق) آمده، احتمال وفات او در
قرن سوم قویتر است. ر.ک: الکوفی ، 1410،ص 10
35- 2 به عنوان نمونه، ر.ک: کلینی ، 1388، ج1، ص 525؛ نعمانی، بی تا، ص 115 و 162
36- دربارة توجیهات مختلف این گفته محمد بن یحیی و نیز  پاسخ محمد بن حسن،ر.ک: بحر العلوم، 1363، ج 1، صص 341-343؛ خوئی ، 1403، ج 2، صص 265 – 266 و مجموعه‌ای و مجموعه‌ای از نقل قولها در مقدمة برقی، بی تا ( المحاسن) به  تصحیح محدث ارموی، صص، ج – یز. مؤلف الوائد الرجالیة به استناد احادیث فراوانی که از برقی دربارة دوازده امام (ع) و امام غایب (ع) نقل شده، به طور قطع مراد از «حیرت» را دورة غیبت صغرا می‌داند نه حیرت و سردرگمی شخص برقی ( بحرالعلوم ، 1363، ج1، ص 343)
37- به عنوان نمونه، ر.ک: نعمانی، بی تا ، صص 57و67
38- الفیض الکاشانی ، 1370، ص 220؛ مقایسه کنید بالصدوق، 1363، ص 653
39- عین تعبیر مؤلف؛ ر.ک: ص 214 همین شماره از فصلنامه
40- ر.ک: کولبرگ( متن انگلیسی) ، 1976م ، صص 531-532 و ص 210 همین شماره از فصلنامه
41- به عنوان نمونه، ر.ک: توضیحات مجلسی ذیل عموم این احادیث
42- به عنوان نمونه، ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی ، 1411، ج 1،صص 119-122
43- به عنوان نمونه، ر.ک: صدوق، 1363، صص 10-22؛ طوسی، 1411، صص 85-105، طبرسی، 1399، صص 386- 392 و 436 - 446
44- این افراد که به نواب اربعه یا سفرای اربعه معرف‌اند، عبارت‌اند از عثمان بن سعید عمری، محمد بن عثمان عمری حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری و برای اطلاع از احوال آنها به عنوان نمونه، ر.ک: طوسی، 1411، صص 353-396 و در متون معاصر ، صدور، 1980، صص 396-488؛ راسخی نجفی، 1366
45- به عنوان کتابی شامل همه توقیعات، ر.ک: شیرازی، 1407 و برای اطلاع از محتوای این توقیعات و یک نمونه دسته بندی این توقیعات، ر.ک: رکنی، 1368، صص 69-111
46- صدر، 1398، صص 79-80؛ مقایسه کنید با صدر1398،صص 70-71 و نیز برای استدلالی نزدیک به این مضمون، ر.ک: رکنی ، 1368، صص 6،70و110-111
47- ر.ک: خوئی، 1403، ج 5، ص 89
48- بعضی گفته‌اند که کتاب المشیخة زراد، صد سال پیش از ولادت مهدی نوشته شده است؛ ر.ک: صافی، 1389 ،ص  104 کتاب المشیخة تا قرن دهم هجری در دست بوده و شهید ثانی ( متوفی 965 ق) منتخبی از آن تنظیم نموده است؛ ر.ک: الطهرانی ، بی تا، ج 22 ، ص 435
49- مفید ، بی تا، ص 17 ، مقایسه کنید با مفید، 1361، ص 56
50- در قرب الاسناد تنها ابن ابی حمزه مورد حمله قرار گرفته است؛ر.ک: حمیری، بی تا ، صص 153-154.برای بحثی  مستوفا و نقل قول صاحبان رجال دربارة بطائنی، ر.ک: ناصری، 1409، ج1، صص 418-430
51و52- ظاهراُ غیر از نجاشی کس دیگری از متقدمان از کتاب الغیبة او نام نبرده است؛ ر.ک: به این نقل قولها در ناصری 1409ن ج1 صص418-430 بویژه که شیخ طوسی که در کتاب الغیبة خود در مقام نقد اندیشه‌های انحرافی دربارة غیبت است و به نقد کتاب نصرة الواقعة پرداخته ( طوسی، 1411، ص 43) از کتاب بطائنی نام نبرده است. این امر می‌تواند به معنای وجود نداشتن چنین کتابی و یا موافق بودن مفاد آن با عقاید طوسی و به احتمالی ضعیفتر از بین رفتن کتاب در عهد طوسی باشد.
53- ر.ک: ناصری، 1409، ج 1، صص 28و100-101
54- حمیری، بی تا ، صص 132-140؛ بویژه جمله او در پایان حدیث در ص 140
55و56 – ر.ک: طوسی، 1403، ج1، صص 369-351 و برای بالنسبه جامع در این زمینه، ر.ک: ناصری، 1409، ج1، صص 176-184 تحت عناوین « العمل باخبار اصحاف المذاهب الفاسدةو « الاعتماد علی روایة الوقفة دون سواهم» شیخ طوسی در آغاز الفهرست خود چنین می‌گوید : « ِانّ کثیراُ من مصنفی اصحابنا و اصحاب الاصول ینتحلون المذاهب الفاسدة و ان کانت کتبهم معتمدة» طوسی، بی تا ، ص 2 و نیز ر.ک: پاورقی شمارة 1، ص 2
57- در بخشهای بعدی، بحثی بیشتر در این زمینه خواهیم داشت.
58- ر.ک: کلینی، 1388، ج1، صص 284-285؛ در این باب (« باب الامورالتی توجب حجة الامام»)راههای کلی اثبات امامت هر یک از امامان بیان شده است.
59- سخن نوبختی در فرق الشیعة در این زمینه چنین است: «(به نقل از امامیه) ... و لایجوز ذکر اسمه و لا السؤال عن مکانه حتی یؤمر ذلک اذهو- علیه السلام- مغمود خائف مستور بستر الله تعالی و لیس علینا البحث عن امره بل البحث عن ذلک و طلبه محرم لایحل  و لما یجوز لأنَّ فی اظهار ماسترعنا و کشفه اباحة دمه و دمائنا و فی ستر ذلک و السکوت عنه حقنهما و صیانتهما» ( نوبختی، 1404، ص 110)
و در المقالمات الفرق نیز در این زمینه چنین می‌خوانیم: « ... و کذلک حکی عن ابی ابراهیم ( موسی بن جعفر )من منع تسمیة (القائم) مثل ما حکی عن ابیه کل ذلک تقیة و تخوفاُ من العدو» ( اشعری، 1360، ص 105)
برداشت کولبرگ از این دو متن در ص 522 متن انگلیسی و ص 202 همین مقاله آمده است. نمونه‌ای دیگر از برداشت کولبرگ از منابع، که به نظر نادرست می‌آید، نقل قول او از کتاب الغیة نعمانی در زمینة اولاداسماعیل می‌باشد که برای سهولت مقایسه، تصویر متن کتاب الغیة نعمانی ، بی تا، ص 109 و نقل قول کولبرگ در این صفحه درج می‌شود:
الباب الرابع
.. فممّا ثبت فی التوراة ممّا یدلُّ الائمة الاثنی عشر (ع) ما ذکره فی السّفر الاول فیها من قصّه إسماعیل بعد انقضاءقصه سارة و ما خاطب الله تعالی به ابراهیم (ع) فی أمــرها و ولــدها قوله عــزوجل : « و قــد أجبب دعاءک فی اسمــاعیل و قـد سمعتک مـا بارکته   و سأکثره جّداً جًداً، وسیله اثنا عشر عظیماً ، أجعلهم أئم       ه کشعب عظیم» أقرأنی عبدالحلیم بن الحسین السمریُ – رحمه الله – ما أملاء علیه رجلُ من الیهود بأرجَّان (1)یقال له الحسین بن سلیمان من علماء الیهود بها(2) من أسماء الائمّة (ع) بالعبرانّیةوعدَّنهم، و قد أثبته علی  لفظه ، و کان فیما قرأه أنّه یبعث من ولد إسماعیل_ فی التوراة اشموعیل- یسمّی  «مامد»(3) یعنی محمّداً صل الله علیه و اله یکون سیّداً، و یکون من آله اثنا عشر رجلاً أئمّة و سادة یقتدی بهم و أسماؤهم « تقوبیت، قیذوا، ذبیرا ، مفسورا، مسموعا، دوموء مثبو، هذار، یثمو، بطور، نوقس، قیدموا».(4)
ماروى فى أَنَّ الائمّة اثنا عشر إماماً
وسئل هذا الیهودىْ عن هذه الاسماء فى أیَّ سورة هى؟ فذکر أنّها فی مثلی سلیمان یعنی فى قصّة سلیمان(ع) وقرأ منها أَیضاً قوله « ولیشمعیل سمعتیخا هنّیی برخنی اوتو وهیفرتی اوتو و هیریتی أتو بمئدمئد شنیم عاسار نسیئیم یولد و نتّتیو لغوی غادل.
و قال تفسیر هذا الکلام: أنّه یخرج من صلب إسماعیل ولد مبارک علیه صلاتى و علیه رحمتی، یلد من آله اثنا عشر رجلاً یرتفعون و یُبجلون(1) و یرفع اسم هذا الرَّجل و یجلَّ و یعلو ذکره، وقرء هذا الکلام و التفسیر علی موسی بن عمران ابن زکریّا الیهودیِّ فصحّحه ، و قال فیه إسحاق بن إبراهیم بن بختویه الیهودىُّ الفسوی مثل ذلک، و قال سلیمان بن داود النوبنجانىَّ مثل ذلک ...
برداشت کولبرگ از متن الغیة نعمانی در متن انگلیسی ،صص 526-527 چنین آمده است:
AI-Nu" mant.
For  instance , sets out to defend it by basing himself  on al-sifr al-aunoal ( I.e. Ganesis). He cites a statement by al-Hasan b. sulayman , a Jewish scholar from Arrajan , to the effect thet Ishmacl was also called mad. This is a supposedly Hebrew word meaning " the praised one (muhammad )", and it is therefore also the Hebrew from of the prophet"s name37 Once it in established thet Ishmael and muhammad share an identical name , it is easy to see how the same ides may be applied to Ishmacl"s sons and Muhammad"s desoecdants . And indeed, al-Hasan b.Sulayman enumerates the names of the 12 sons of Ishmael and explains thet these also refer to the 12 Lmams . When asked where (Iiterally, in which sura) these names occur, he (erroneously) mentions Mishle sulayman, i.e. the Book of proverds . As further evidence, al Hassn glso quotes the passage, Ihave heard your prayer for lshmgel I heve blessed him and will make him fruitul. I will muitiply his dcsceendante; he shall be father of tweleve princes, and I will raise a great nation from him (Gen. xvii, 20). Three other Jews subsequently confirm the genuineness of these quotations and support the interpretations given to them by al-Hasan b. Sulayman.

::: دوشنبه 87/11/14::: ساعت 2:8 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 48
بازدید دیروز: 20
کل بازدید :49387
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : [46]
نویسندگان وبلاگ :
رضی جرگانی (@)[18]

محمود سرافراز (@)[5]


این وبلاگ متعلق به گروهی از دانش پژوهان شیعه شناسی است که درباره شیعه در حول مباحث تاریخی عقیدتی و ... مطالبی را خواهد داشت
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<